تفاوت بین مغز و ذهن

تفاوت بین مغز و ذهن

یکی از مورد بحث ترین موضوعات تو روانشناسی و علوم اعصاب، بحث در مورد تفاوت بین مغز و ذهن هست.

اینکه اصلا آیا ذهن وجود داره؟ یا چیزی که ما اونو به اسم ذهن میشناسیم خودش یکی از عملکردهای مغز هست؟

با این حال، همه‌ی مایی که تو هزارسرو دور هم جمع شدیم چیزایی در مورد قدرتهای باور نکردنی ذهن شنیدیم.

چیزایی مثل شکست دادن بیماری‌های لاعلاج، تلاش فراتر از توان در زمان‌های سخت (یه مثال خیلی خوبش تو فیلم Unbroken 2014 هست)، پیدا کردن یه ایده‌ی خیلی خاص که زندگی رو متحول میکنه، و چیزایی از این دست …

یکی از دانشمندای مطرح یه حرف خیلی جالبی در مورد ذهن و مغز گفته.

راپرت شلدریک گفت که «این نظریه که ذهن یه بخش در داخل مغز هست یه ایده‌ی متعصبانه هست که دلیلش هم قدرت و سلطه‌ی علم هست. و خیلی از مردم هرگز این ایده رو زیر سوال نمیبرن! و یه عده‌ی خیلی کمی آگاهن که این موضوع کلا یه نظریه هست، اما اونا هم اون رو بعنوان یه حقیقت علمی میپذیرن!»

یک سوال مهم

اوایل سال ۱۹۰۰ یه زیست شناس انگلیسی به نام سر جولیان هاکسلی یه سوالی پرسید:

« آیا مغز ما به اندازی کافی قدرت داره که ذهن رو توجیه کنه؟» جوابش خیلی قاطع بود:

«مغز به تنهایی نمیتونه ذهن رو توجیه کنه، هرچند که مغز یه عضو ضروری برای عمل کردن به دستورات ذهن هست. مغز به تنهایی یه اندام زیستی به درد نخوره که فقط یه سری واکنش ‌های بی معنا داره!»

با اینکه هیچ شکی در این وجود نداره که مغز برای ابراز وجود ذهن ضرورت داره، (چون آسیب مغز روی بخشی از عملکردها مثل حافظه، منطق، استدلال و غیره تاثیر میذاره)، اما یه عده از دانشمندای برجسته‌ی دیگه میگن که ذهن تماما به مغز وابسته نیست!

اگه موضوع کمی پیچیده شده، نگران نباشین، جلوتر به زبون ساده تر توضیح خواهم داد. ;)

 

مهمترین تفاوت بین مغز و ذهن

اگه ذهن فقط تو سرمون نباشه چی؟

اگه ازتون بخوام با انگشت اشاره دست راستتون مغزتون رو نشون بدین، خیلی راحت میتونین این کارو بکنین. انگشتتون رو میگیرین سمت سرتون!

چون بر اساس اونچه که علم میگه مغز یه اندام فیزیکی هست که توی سرمونه و توسط جمجمه احاطه شده.

اما اگه ازتون بخوام با همون انگشتتون ذهنتون رو نشون بدین کجا رو نشون میدین؟!

دکتر کندیس پرت سالهای زیادی وقت گذاشته و بطور کاملا تخصصی تلاش کرده که تغییرات بزرگی تو زیست شناسی به وجود بیاره. مخصوصا در مورد مغز.

ایشون طی آزمایشهایی نشون داده که وقتی ما چیزی رو حس میکنیم (مثل دلتنگی) مغز ما چه هورمونهایی ترشح میکنه.

به زبون علمی، به این هورمونها «نوروپپتید» میگن، اما اون اسم این هورمونها رو گذاشته «مولکولهای عواطف».

این نوروپپتید ها پیغام بر های مولکولهای مغز هستن. راهی که افکار ما خودشون رو وارد مولکول‌های بدنمون میکنن و روی کل بدنمون تاثیر میذارن!

بذارین مثال بزنم که موضوع روشن شه:

مثلا اگه شما احساس اضطراب کنین، بدن آرامبخش های طبیعی خودش رو تا حدی ترشح میکنه که کمکتون کنه که آروم بشین. اگه احساس هیجان و شادی داشته باشین، مغز و بدن یه مولکولی به اسم اینترلوکین-۲ ترشح میکنن. اما اگه استرس خیلی زیادی بگیرین، اینترلوکین-۲ تو خونتون کاهش پیدا میکنه!

 

اهمیت این موضوع چیه؟!

موضوع اینه که اینترلوکین-۲ باعث تقویت سیستم ایمنی بدن میشه و حتی یه داروی امیدوار کننده برای سرطان محسوب میشه. اما استرس اینو کاهش میده و برای همینه که سیستم ایمنی رو ضعیف میکنه!

دکتر پرت و خیلیای دیگه ثابت کردن که احساسات و عواطف شما مستقیما روی سیستم ایمنیتون تاثیر میذاره.

هر فکر و احساسی یه هورمونی به وجود میاره. ما برای تک تک احساس‌هایی مثل عشق، خشم، خوشحالی، شهوت، احساس گناه، و غیره هورمونهایی داریم!

قبلا باور عمومی این بود که این «مولکولهای عواطف» توسط مغز و سیستم عصبی ترشح میشن.

اما تحقیقات دکتر پرت نشون داد که این مولکولها میتونن توسط سیستم های خیلی زیاد دیگه‌ای تو بدن هم ترشح بشن و روی تک تک سلول‌های بدن تاثیر بذارن، نه فقط روی سلولهای سیستم عصبی!

تفاوت بین مغز و ذهن
تفاوت بین مغز و ذهن

ذهن یعنی کل بدن!

یکی از نتایجی که دکتر پرت بهش رسیده، اینه که ذهن ناخودآگاه خودِ بدن هست!

یکی از نتایج تکون دهنده‌ای که ایشون بهش رسیده اینه که مغز فرمانده و رهبر کل بدن نیست، بلکه این ذهن – باورها و افکار و عواطف ما – هست که به مغز دستور میده الان چه کاری رو انجام بده!

این ذهنه که با مغز همکاری میکنه و بهش میگه الان چه کاری بکنه و چه هورمونهایی ترشح بکنه.

اگه بخوام یه مثال قابل فهم بزنم، میتونیم مغز رو بعنوان پیانو فرض کنیم، و ذهن رو بعنوان نوازنده‌ی پیانو.

که این موزیک تو سرتاسر بدن و زندگی نواخته میشه.

 

حقیقت تکان دهنده

این تصویر از مغز و ذهن یه چیز کاملا متفاوت از اون چیزی هست که تو مدرسه و دانشگاه بهمون یاد دادن.

اگه خودتون تحقیقات جدا از دروس دانشگاهی و روزنامه ها و مجله ها نداشته باشین، هرگز نمیتونستین گفته‌ی پزشک معروف دنیل مونتی رو بشنوین:

«شواهد کاملا متقاعد کننده‌ای به دست اومده که ذهن و بدن پیوند ناگسستنی‌ای باهم دارن. افکار ما طوری روی بدنمون تاثیر میذارن که هرگز قبل از این تصورش رو هم نمیتونستیم بکنیم. ما حقیقتا موجودات کاملا یکپارچه‌ای هستیم.»

 

با شواهدی که دانشمندان طراز اول دنیا بدست آوردن، الان غیر ممکنه که بگیم ذهن کجا تموم میشه و بدن کجا آغاز میشه.

ذهن و بدن کاملا در هم تنیده هستن. و مغز یکی از اندام‌های بدن هست!

ذهنه که به تمام بدن و زندگی ما فرمانروایی میکنه.

معنی اینا اینه که:

تسلط روی ذهن، یعنی تسلط روی زندگی!

 

 

اشتراک گذاری:

6 دیدگاه

به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.

  • عالی بود من قبلا آگاهی در این زمینه نداشتم از وقتی با هزار سرو آشنا شدم حال خودم و زندگیم خیلی عوش شده ممنونم ازتون خدا خیرتون بده

  • من قبلن خیلی درگیر این موضوع بودم قطعن مغز همون ذهن نیس!!!!!!و الا با این همه فکر و عواطف و… مغز ظرفیت نداش دیگ ..:)) همونطور ک کالبد جسم بدون چیزی ک بهش میگیم روح،موجودیت نداره….مغز هم یک عضوه ک وظیفش یکم سنگیتره فقط!

    ذهن یا روح! میشه گف چیزی ک موجودیت میده! شایدم بشه گف همون “من” :))) یکم پیچیدس چیزی ک تو “ذهنم” هست رو بگم :))) خیلی عالیه ک در این مورد حرف میزنین:) دمتون گرم

  • درمورداین مبحث باید بگم بهیچ عنوان به نتیجه نمیرسید مگربامتناسب کردن آن بایک شاخص والبته که دراین میون شما اول باید بتونید بدرکی ازاطرافتون برسید .والبته اثرخودتون واثرذهنیت جامعه رابرخودتون ازهم تمایز بدید .البته درصورت تمایل میتونم بیشتر توضیح بدم ومدارک ارایه بدم خیلی پیچیده وسخت بودولی بنابردلایلی وشرایطی این امکان برای من ایجادشد.فقط نشرومطرح کردنش وثبتش روباید انجام بدم که خوشحال میشم ازراهنماییتون استفاده کنم. لطفا نظرتون روبرای من بفرمایید .

دیدگاهتان را بنویسید

لطفا ایمیلتون رو وارد کنید
دانلود فایل