چرا ناخودآگاه در برابر رسیدن به هدفمون مقاومت میکنیم؟
عوامل مختلفی باعث ایجاد مقاومت در برابر رسیدن به هدفمون میشن. یکی از این عوامل – که بسیار بسیار مهمه – باورهای محدود کننده ما هستن.
«باور» یعنی طرز فکری که ما بهش ایمان داریم. دیگه بهش فکر نمیکنیم. میگیم همینه دیگه! مثلا:
- میگیم آسمون آبی رنگه!
- زمین گرده (یا بعضیا میگن صافه)
- آدم نمیتونه از دیوار رد شه
- و …
ما معمولا سر این چیزا بحث نمیکنیم. اینا چیزایی هستن که پذیرفتیم، و طوری زندگی میکنیم که انگار اینا حقیقت محض هستن.
یعنی ما کل بنیان زندگیمون رو بر اساس این باورها ساختیم و پیش میبریم!
و یه نکته خیلی مهمی که هست، اینه که یک باور الزاما حقیقت نیست!
یعنی باورها میتونن حقیقت داشته باشن میتونن دروغ محض باشن! برای ذهن راست و دروغ هیچ فرقی ندارن. ناخودآگاه ما تعریف درست و غلط رو نمیدونه.
شما میتونین بپذیرین که آدم خوب و مفیدی هستین – و براش دلیل پیدا کنین – و میتونین بپذیرین که آدم مضخرف و بی فایده ای هستین – و براش دلیل پیدا کنین!
هر کدوم رو بپذیرین بر اساس همون زندگی خواهید کرد!
تصمیم ها، انتخاب ها، رفتارها، مدل حرف زدنتون، انتخاب دوستاتون، شغل ها و منابع درآمدتون، انتخاب شریک زندگیتون، و همه چیزای دیگه رو بر اساس این باور انتخاب میکنین.
یه دیقه بهش فکر کنین…
حالا بیاین ببینیم اصلا یک باور چطور تو ذهن ما ساخته میشه؟!
وقتی به دنیا میایم هیچ طرز فکری از خوب و بد و راست و دروغ نداریم! و فرآیند تربیت شدن ما توسط خانوادمون، اولین باورها رو تو ذهن ما میکارن!
یه سری باورهای اساسی و کلیدی. در مورد خودمون، دنیا، آدما، و غیره.
به مرور زمان توسط چیزای دیگه باورهایی به ما تزریق میشه.
یکی از اساسی ترین روش های تغییر یا ایجاد باورها، تکرار هست. هرچی این تکرار از طریق منابع قابل اطمینان و قدرتمند باشه، تاثیرش بیشتره.
مثلا اگه تو بچگی یه آدم یه لا قبا بهتون میگفت بی عرضه، شاید یه بلایی سرش میاوردین. اما اگه معلمتون این حرفو بهتون میگفت، پر از شرم میشدین و احساس میکردین آدم بی فایده ای هستین.
چیزایی که تو رادیو و تلوزیون میبینیم و میشنویم، چیزایی که مدام تکرار میشن، بدون اینکه بخوایم در ما تبدیل به باور میشن.
کانالهایی که دنبالشون میکنیم و مطالبی که میذارن، بدون اینکه بخوایم مدام تکرار میشن و این ذهنیت ها بعنوان باور تو ذهنمون شکل میگیرن!
یه روش دیگه برای ایجاد یا تغییر باورها هیپنوتیزمه
خیلی از ما فکر میکنیم هیپنوتیزم چیز عجیب و غریبیه و کار ما نیست. اما شاید جالب باشه که بدونین ما هر روز دو بار به صورت کاملا اتوماتیک هیپنوتیزم میشیم!
چند دقیقه قبل از خواب و چند دقیقه بعد از بیدار شدن!
تو این زمان ها امواج مغزی ما تو حالت آلفا هست که تلقین پذیری تو این حالت خیلی بیشتر میشه!
اهمیت این موضوع در چی هست؟!
خب، اگه قبل خواب بشینین اخبار بخونین و ببینین که دنیا داره نابود میشه، یعنی خودتون رو هیپنوتیزم کردین و این باور رو تو ذهنتون فرو میکنین که دنیا در حال نابودی و فروپاشیه!
نتیجه؟
نا امید میشین، بی انگیزه میشین، دیگه به رویاهاتون فکر نمیکنین و دنبال راهی برای زنده موندن میگردین، ارزش هاتون رنگ میبازن، اصول اخلاقی براتون کمرنگ میشن، و غیره.
یا یه مثال دیگه، بی هدف گشت زدن تو قسمت سرچ اینستاگرام هست.
باورتون نمیشد این سرگرمی انقد مهم باشه نه؟!
تصور کنین هیپنوتیزم شدین و همینطور چیزای اتفاقی رو بهتون تلقین میکنن! چقدر احتمال داره چیزای مفیدی بهتون تلقین بشه؟ چقدر احتمال داره چیزایی که میره تو ذهنتون چیزایی باشن که شما رو به رویاتون میرسونن؟
احتمالش خیلی خیلی کمه! درواقع اگه بخوایم منطقی فکر کنیم، احتمال اینکه چیزای وحشتناکی تو ذهنتون بکارین خیلی بیشتره!
معمولا کسایی که پست میذارن اصلا فکر نمیکنن که این پست چه تاثیری میتونه روی خواننده بذاره! نه اینکه آدمای بدی باشن، اصلا، منظورم اینه که چند درصد از آدما به آلفای قبل خواب و تاثیراتش آگاهی دارن؟
خیلی کم!
تک تک پست های ما ممکنه تو حالت آلفا توسط دیگران خونده بشن!
بنابراین یه راه دیگه برای ایجاد باورها، هیپنوتیزم و تلقین تو حالت آلفا هست.
روش های دیگه ای هم وجود دارن که بعدا بازشون میکنم. تو این پست میخوام در مورد باورهای محدود کننده بگم.
فکر میکنم تا الان متوجه شدین که باورهای محدود کننده چطور به وجود میان.
اگه تصور کنیم چون شرایط اقتصادی بد شده بنابراین روز به روز تعداد مشتریا کمتر میشه، خب این باور اجازه نمیده ما مشتریای بیشتری پیدا کنیم!
چرا؟
چون روی انتخاب ها و تصمیم هامون تاثیر میذاره!
یعنی این باور باعث میشه با خودمون بگیم: وقتی شرایط اقتصادی بد شده و مشتری نیست، برای چی تلاش کنم؟! برا چی پول بدم تبلیغ کنم؟ برا چی فلان سیستم رو بخرم و کارمو ارتقا بدم؟ هیچ کدوم فایده ای نخواهد داشت. چون مشتری نیست!
درحالی که واقعیت اینطوره؟!
خب، واقعیت چیزیه که بهش باور دارین. چون این چیزیه که اتفاق میوفته!
متوجه منظورم شدین؟ ماییم که واقعیتمون رو میسازیم..!
از کجا بدونیم در مورد رویایی که داریم، باور محدود کننده ای داریم یا نه؟
اگه هر بار که دارین تصویر رسیدن به رویاتون رو تجسم میکنین تصاویر منفی تو ذهنتون به وجود میان و داستان موفقیتتون رو خراب میکنن، بدونین که یه چیزی هست!
باورها، دیده نمیشن! باورها زیر سوال برده نمیشن. ما در حالت عادی در مورد باورهامون فکر نمیکنیم.
باورها مثل گردش خون چیزین که زندگیمون رو هدایت میکنن!
ما هیچ وقت نمیشینیم فکر کنیم آیا جریان گردش خون تو بدنم سالمه یا نه؟ این اتفاقیه که تو پشت صحنه میوفته.
و باورهای ما هم همینطورن. چیزایین که تو پشت صحنه رخ میدن، و ما نتایجشون رو تو زندگی میبینیم!
بنابراین این موضوع بسیار بسیار کلیدیه.
اگر رویایی دارین که رسیدن بهش سخت شده، قدم اول اینه که باورهاتون رو بررسی کنین.
خب در عمل ما نمیتونیم تمام باورهامون رو بررسی کنیم. چون به معنای واقعی کلمه میلیونها باور تو ذهنمون وجود دارن.
اما میتونیم باورهای محدود کننده در مورد رویامون رو بررسی کنیم و پیداشون کنیم و تغییرشون بدیم. به جای این باورها، یه سری باور حمایتگر تو ذهنمون بکاریم!
بررسی کردن و پیدا کردن باورهای محدود کننده همیشه کار راحتی نیست
انتخاب کردن یک باور برای اینکه روش کار کنیم خیلی مهمه و لازمه باوری رو انتخاب کنیم که واقعا سد راه رسیدن به هدفمون باشه و ارزش وقتی که براش میذاریم رو داشته باشه!
چون کار کردن روی باورها زمان و تلاش و انرژی لازم داره. بنابراین مهمه که باورهای درستی رو انتخاب کنین.
یه تکنیک ساده برای پیدا کردن باورهای محدود کننده، اینه که از خودمون بپرسیم: «چرا تا الان نتونستم به هدفم برسم؟» جوابها رو بنویسین.
بعد، جوابهایی که نوشتین رو ببرین زیر سوال!
بگین چرا بخاطر این نشده؟
و همینطور ادامه بدین. جوابی که مینویسین رو ببرین زیر سوال و تا جایی ادامه بدین که دیگه هیچ جوابی نداشته باشین.
اینجا، تو این مرحله، باید بتونین باور محدودکننده تون رو ببینین! یا بهتر بگم، الگویی که باعث شکستتون شده رو ببینین!
خب، حالا که باور محدود کننده رو پیدا کردیم، چطور عوضش کنیم؟
۴ روشی که از همین امروز میتونین استفاده کنین اینا هستن:
- تکرار و تلقین (جملات تاکیدی، تجسم خلاق، سابلیمینال، و … )
- هیپنوتیزم (اگه بلد نیستین، یادتون نره که روزی دوبار هیپنوتیزم میشین. از این فرصت ها درست استفاده کنین)
- در معرض محیط جدید قرار گرفتن (محیطی که باورهای جدید رو تایید کنه)
- درهم کوبیدن باورهای قبلی و جایگزین کردن باور جدید (چیزی که من ازش تو دوره قاتلین رویا استفاده میکنم.)
ولی رضا همه اینایی که گفتی کار راحتی نیستن!
آره. کار راحتی نیستن!
زمان میبره، انرژی لازمه، ممکنه کمی حرص بخورین و اعصابتون خورد بشه، اما اگه این کارارو نکنین، سخته که به رویاهاتون برسین!
دیگه در این صورت شما نیستین که زندگیتون رو کنترل میکنین. محیط هست که تعیین میکنه چطور زندگی کنین و به چه چیزهایی دست پیدا کنین!
انتخاب با شماست!
دوس دارین اختیار زندگیتون دست کی باشه؟ خودتون، یا محیطی که توش هستین؟!
جواب شما به این سوال
همین موضوع (اینکه چرا ناخودآگاه در برابر رسیدن به هدفمون مقاومت میکنیم) رو تو اینستاگرام استوری کردم و نظر شما رو پرسیدم، و جوابهای تک تکتون رو خوندم.
انتظار نداشتم انقدر دقیق بزنین به هدف!
چندتا از جوایهاتون رو اینجا مینویسم:
- میخواد اذیت کنه
- تاثیر محیط (رسانه ها، تربیت دینی، خانوادگی، آموزش و …)
- چون قدرت خودمون رو باور نداریم
- عدم اتکا به نفس، عدم لیاقت، دوست نداشتن خودمون
- واقعا خودم دنبال جوابشم
- نا امیدیم یه مشکلی تو وجودمون هست
- ترس از شکست و ناامیدی
- ترس از دست دادن چیزایی که الان داریم و ترس نرسیدن به رویاها
- فکر میکنیم رسیدن به آرزوهامون خیلی سخته
- میترسم یه وقت رویام صورت نگیره بی انگیزه بشم
- ترس هامون باعث میشن به رویاهامون نرسیم
- الگوهای محدود کننده مقاومت رو ایجاد میکنن.
- ترس از تغییر برای رسیدن به رویا
- چون میترسیم
- از منظر روانشناسی ریشه در مراحل رشد و تربیت فرد در گذشته ش داره
- آمادگی نداریم
- ایمان، تقوا، علم صالح! نه شوخی بود. به معجزه از سمت خدا اعتقاد نداریم، در اصل ناامیدی
- باورهای غلط
- من خودم به شخصه اعتقاد دارم توانایی رسیدن به خواستم رو ندارم.
- چون در کودکی و نوجوانی با باورهای اشتباهی پر شده
- بخاطر وجود منطق
- ترس، کم بودن اعتماد به نفس، برنامه های دولت مردان در امور اقتصادی
- اینجور خودزنی میکنیم و خودمون رو لایق نمیدونیم
- ترس از خارج شدن از ناحیه امن
- چون محدود کردن مغزشونو
- چون ذهن خودآگاهمون میخواد شرایط ثابت بمونه
- شاید چون تجربه نرسیدن زیادتر از رسیدنه
- فک کنم برای من اینجوریه که دچار خلسه محیطی میشم یا شاید یکم تنبل یا کم اراده میشم
- کائنات مقاومت نمیکنه، نوع باورهای ماست که درست نیست.
- واقعا نمیدونم چرا
- ترس و شک و اعتماد نداشتن به خودمون که آیا لایق اون رویا هستیم یا نه
- ترس عامل مهمیه حتی ترس از خستگی
- خب میگید ناخودآگاه، نمیدونیم که داریم مقاومت میکنیم!
- چون از تلاش کردن ترس داریم
- چون ذهنم باورش نمیکنه و خودم لایق اون نمیبینم.
- تنبلی
- برای اینکه لیاقت رسیدن به خواسته هامونو باور نداریم، کلا باور غلط مقاومت میکنه
- ترس از اینکه نتونیم از پس اون رویا موقع رسیدن بهش بر بیایم
- چون ایمان نداریم به خودمون
- باورش نداریم
- ذهن ما رو گول میزنه میگه نمیشه نمیتونی
- شاید چون تصویر اطرافشو باور کرده در حالی که واقعی نیست اصلا!
- شاید عدم خودباوری
- باورهایی که از بچگی تو ذهنمون توسط خونواده و جامعه شکل گرفته
- شاید خودمونو لایقش نمیدونیم
- فکر میکنم علتش اینه که درونی شدن باورهای اشتباهمون
- بخاطر نیمه تاریکمون، سایه ها و کمبود عزت نفس
- ترس و باور نداشتن
- تو بگو
- فک میکنم سخته، خیلی دوره
- چون خودمونو باور نداریم
- مقاومت؟
- چون وقتی بهش برسیم دیگه انگیزه ای برای ادامه نداریم!
- چون نهادینه شده و قدیمی و تکرار مکررات
- ترس
- چون میترسه با تغییر برنامه امنیتشو از دست بده
- چون باید از محدوده امن و آشنای ذهن بیایم بیرون و وارد محدوده جدید و ناشناخته بشیم!
- شرایط
- نمیدونم، بگو چرا
- چون خودمونو باور نداریم
- شاید اینجور تربیت شدیم به هر نحوی
- شاید چون باور نداریم
- میترسه
- تحت تاثیر گذشته س
- ترس از برآورده نشدن
- چون تنبلیم
- چون اکثرمون بعد از ۱۳ ۱۴ سالگی وارد مسیر موفقیت شدیم و اندازه ۱۳ ۱۴ سال برنامه ریزی اشتباه داریم تو ناخودآگاه
- چون ذهن هوشیار ما محدود هست و همش دنبال دلیل و منطقه و همش میخواد حدو مرز برامون بذاره، پس اگه بتونیم یه رویا رو از ذهن هشیار وارد نیمه هوشیار کنیم و پرورش بدیم پس رسیدن به رویا ممکنه
- واقعا برا منم سواله!
- تحمل هیجانشو نداریم
- ترس
- و …
دمتون گرم! 😊
مثل همیشه، هر سوال یا ابهام یا پیشنهاد و انتقادی داشتین این پایین برام بنویسین!
شاد باشین و متفاوت فکر کنین.
5 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
سلام .من به پادکست هاتون بسیار خوبتون گوش میدم و واقعا مطالب بسیار مفیدی را دارم یاد میگیرم یک دنیا سپاس برای تمام مطالب عالی تون که اینقدر خالص و با عشق در اختیارمون میگذارین. من بیشتر باید تمرین کنم چون سنم بالاست و یک دنیا باور غلط که باید کشفشون کنم . بقول خودتون دمتون گرم دلتون شاد و پر نور بی نهایت ممنونم
خوشحالم که اینو میشنوم! 😊
دم شما هم گرم عالی بود
خیلی بی نظیر و عالی بود دمت گرم.. هیپنوتیزم چجوری میشه انجام داد؟؟
اختیار دارین!
این پست رو ببینین!