جلسه سوم قاتلین رویا

قاتلین رویا

تو این جلسه یاد گرفتیم که هر کسی میتونه آدم اون کاری که میخواد بکنه باشه!

اگه الان آدمش نیستی، معنیش این نیست که هیچ وقت تحت هیچ شرایطی هم نخواهی شد!

هر سوال یا ابهامی راجب موضوع این جلسه داشتین، همین پایین بنویسین :-)

اشتراک گذاری:

7 دیدگاه

به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.

  • هزاران بار خدا رو شکر می کنم که این دوره رو شرکت کردم.
    در مورد این طبقه بندی من یه تجربه شخصی داشتم یک مدیری در موقع معرفی من به یکی از دوستان گفت خیلی خوبه ایشون فقط کُنده و این برچسب کند بودن چنان در ناخودآگاه من نفوذ کرده بود که واقعا سرعت کارکردنم پایین اومده بود و به خودم قبولونده بودم این هست در من، بعد از یه مدت به خودم اومدم دیدم ای بابا یعنی چی خوب ببین چرا سرعت کارت پایینه. عوامل مزاحم رو حذف کردم دیدم نه تنها می تونم تند کار کنم بلکه بسیار اثر بخش تر می تونم کار کنم.
    الان دارم به طور جدی تر به رویام فکر می کنم. در خصوص درمانگری باور محدود کنه اینه که تو ایران مجوز نمی دند بعد از این جلسه فکر کردم حتی من نیاز به حضور فیزیکی ندارم من حتی در خونه خودم می تونم کارم رو داشته باشم بدون مراجعه کننده حضوری. دارم فکر می کنم باید رویام رو پخته تر کنم تصمیم گرفتم یک دفتر بردارم. نیاز هام رو از جمله نیازهای مطالعاتی آموزشی رو بنویسم فکرهای مثبت و منفی رو درباره اش شفاف بنویسم. به تک تکشون رتبه اهمیت از ۱ تا ۱۰ بدم بر اساس اولویت روی نقاط مثبت و منفی کار کنم. نقاط منفی به همان اندازه نقاط مثبت اهمیت داره… چون نباید خیالپردازی کرد بدون اینکه ترس های وجودی و نقاط منفیم رو بشناسم…

    • آفرین، آفرین!
      عالیه!
      دقیقا همینطوره..
      حتی اگه تو ایران هم مشکلات زیاد باشن از بابت مجوزها (که معمولا اکثر طبیبهای سنتی چینی، روشهای درمانگری شرقی رو هم انجام میدن!) میتونین مهاجرت کنین! به این فکر کنین که شما فقط یک بار میتونین تو این زمان و این زندگی حضور داشته باشین، فقط یک بار!

  • سلام .روزتون بخیر.این مطلب فوق العاده بود و متاسفانه بصورت بسیار همه گیر تو جامعه وجود داره و حتی روانشناسها تو مشاوره هاشون بیشتر مردم رو سوق میدونن که تو این باورها بمونن و متناسب با این محدودیتها ی ذهنی عمل کنن.ضرب المثل (ترک عادت مرض هست )که بسیار درونی شده برا اکثرجامعه و بایستی حذفش کرد.از این فایل بسیار لذت بردم.ممنون

    • سلام به اقای بالغی عزیز.
      خیلی ممنونم بابت زحمت هایی که بابت تهییه آموزش ها می کشید بسیار خوشحالم که تونستم به یکی از سروهای هزار سرو بپیوندم.
      من هم مثل دوستانی که در دوره شرکت کردن یک سری رویا و همچنین قاتل رویا داریم و تلاش میکنیم که این قاتلین رو تو هر جلسه بشناسیم و از بین ببریمشون.
      رویای من کار افرینی و قاتل پول هستش هر دفعه به این رویا فکر میکنم به کم بودن پولم فکر میکنم.به این ایمان دارم که میتونم یه کسب و کار راه بندازم ولی یکی از قاتلایی که باید بکشمش به نظرتون چه طوری میتونم این ذهنیت رو عوض کنم.
      یک قاتل هم انگیزه هست که بعضی اوقات بالا بعضی اوقاتم متوسط برای این هم راه حلی هست که همیشه تو اوج انگیزه باشیم؟

      • سلام. حالتون چطوره؟
        آفرین به شما. خیلی خوبه که با این روحیه سپری میکنین این روزها رو!
        در مورد پول و سرمایه برای کارآفرینی یا کلا رفتن به سمت هدف، تو جلسه هفتم کامل صحبت میکنیم!
        اما در مورد انگیزه.. اگه انگیزتون دچار نوسان میشه، معنیش اینه که رویاتون به حد کافی بزرگ نیست! طوری نیست که وقتی بهش فکر کنین به وجد بیاین! دارن هاردی تو کتاب اثر مرکب یه مثال خیلی خوب میزنه. میگه فرض کن دوتا برج بزرگ روبروی هم هستن و بالاترین اتاقاشون با یه تخته به هم وصل شدن. میگه اگه بهتون ۲۰ دلار بدن حاضرین از رو این تخته برین تا ساختمون روبرویی؟ به احتمال زیاد نه! حالا، اگه بچه تون تو ساختمون روبرویی باشه و ساختمون دچار آتش سوزی شده باشه چی؟
        موضوع تصویره. به این فکر کنین که وقتی یه کارآفرین خیلی موفق شدین و به چیزایی که میخواستین رسیدین، زندگیتون چطور خواهد بود؟ چه کارایی می‌کنین؟ اگه یه بیزنس خیلی تاثیر گذار راه انداختین که زندگی خیلیارو راحت کنه چه حسی خواهید داشت؟ اگه انقدری پول از این راه کسب کنین که یه جزیره شخصی بخرین و هر وقت خواستین برین اونجا چه حسی خواهید داشت..؟ اون تصویر بزرگ که بهتون انگیزه میده رو پیدا کنین! :-)

        • خیلی خیلی ممنون از راه کاری دادید.
          حتما این نکته ای گفتید کار سازه و روش کار میکنیم تا همیشه تو اوج انگیزه بمونم.
          پیش به سوی کشتن قاتل های بعدی. :))

دیدگاهتان را بنویسید

لطفا ایمیلتون رو وارد کنید
دانلود فایل