تمرکز کردن روی کارها
نتایج کارهایتان را اندازه گیری کنید!
اولین کاری که برای پیشرفت در کارهایتان میتوانید انجام دهید، اندازه گیری کردن نتایج کارتان است.
غالبا تمرکز به این دلیل از بین میرود که هیچ بازخوردی دریافت نمیشود. مغز شما به طور طبیعی تمایل دارد بداند که آیا پیشرفتی به سمت اهدافتان دارید یا خیر، و این امر بدون فیدبک (بازخورد) گرفتن غیر ممکن است. در واقع برای این کار ما نیاز داریم که نتایج کارهایمان را ارزیابی کنیم.
همهی ما در زندگی چیزهایی داریم که برایمان مهم هستند، اما ما آنها را اندازه گیری نمیکنیم. این موضوع خجالت آور است، چون که این اندازه گیری کارهاست که باعث بوجود آوردن توجه و تمرکز می شود. چیزهایی که ما اندازه گیری شان می کنیم، چیزهایی هستند که آنها را بهبود میبخشیم. و این موضوع که آیا ما راه درست یا اشتباهی را میرویم توسط اعداد و پیگیری واضح محقق می شود.
در مورد خودم:
- زمانی که تعداد شنو هایی که در روز میرفتم را اندازه گیری کردم، عملکردم بهتر شد.
- زمانی که عادت ۱ ساعت کتاب خواندن در روز را پیگیری کردم، کتابهای بیشتری خواندم.
- زمانی که ارزشهای زندگی ام را برای خودم شفاف کردم، شروع کردم به بهتر زیستن زندگی ام.
کارهایی که اندازه گیری شان کردم، همانهایی شدند که روی آنها متمرکز ماندم.
متاسفانه غالبا ما از اندازه گیری پرهیز می کنیم چون که از چیزهایی که اعداد به ما خواهند گفت ترس داریم. نکته این است که اندازه گیری کردن به ما نشان نمیدهد که شما آدم خوبی هستید یا نه، این فقط یک بازخورد برای شما است که بدانید کجای کار هستید.
اندازه بگیرید که کشف کنید، که متوجه شوید، که درک کنید. کارهایتان را بسنجید که شناخت بهتری از خودتان داشته باشید. بسنجید که ببینید آیا وقتتان را صرف همان چیزهایی که برایتان مهم هستند می کنید یا نه. بسنجید چون که سنجیدن و اندازه گیری کردن کارها باعث میشود روی کارهایی که مهم هستند و برایتان با ارزش هستند متمرکز بمانید و کارهای کم ارزش تر را رها کنید.
همیشه روی انجام شدن کار تمرکز کنید، نه نتیجه اش.
دومین کاری که می توانید انجام دهید این است که روی فرایند انجام شدن کارها تمرکز کنید، نه نتیجه ی کارها. در نهایت می دانیم که موفقیت یک فرایند قابل حصول است و طی کارهای مختلفی بدست می آید!
بگذارید چند مثال آشنا بزنم:
- خیلی ها سلامتی را یک سلسله از کارها میدانند: “اگر بتوانم ۲۰ کیلو وزن کم کنم، اوضاعم بهتر خواهد شد.”
- خیلی ها کسب و کار را یک سلسله از کارها میدانند: ” اگر ما بتوانیم کسب و کارمان را در شبکه ها و مجلات معروف جهانی بازتاب دهیم، اوضاعمان بهتر می شود.”
- خیلی ها هنر را یک سلسله از کارها میدانند: ” اگر بتوانم کارهایم را در یک نمایشگاه بزرگ ارائه دهم، اعتباری که میخواهم را بدست خواهم آورد.”
اینها فقط چند نمونه از نمونه های بیشماری هستند که ما موفقیت را حاصل مجموعه ای از کارها میبینیم. اما اگر شما به افرادی که روی اهدافشان تمرکز دارند نگاه کنید، خواهید دید که این اتفاق ها و نتایج نیستند که آنها را متفاوت می کنند. بلکه تعهد آنها نسبت به کارشان است که این تفاوت را ایجاد می کند. آنها عاشق کارهایی هستند که هر روز انجام میدهند!
چیزی که خنده دار است این است که همین تمرکز بر روی کارهای در حال انجام، باعث میشوند که از نتایج فوق العاده ای که میگیرید نیز لذت ببرید.یعنی نیازی نخواهید داشت که کل روز خودتان را درگیر کارهایتان بکنید!
اگر میخواهید یک نویسنده ی عالی شوید، داشتن یک کتاب پرفروش خیلی کمکتان میکند. اما تنها راه رسیدن به آن نتیجه این است که عاشق فرایند کار نوشتن و بازاریابی شوید.
اگر میخواهید که در بهترین حالت جسمانی زندگیتان باشید، شاید کم کردن ۲۰ کیلو وزن خوب باشد. اما تنها راه رسیدن به آن هدف این است که عاشق فعالیت خوردن سالم و ورزش مداوم باشید.
اگر میخواهید که در هرچیزی که هستید بهتر باشید، باید عاشق فرایند انجام شدن آن کار شوید. شما بایستی به جای خیال پردازی کردن در مورد چیزهایی که میخواهید، عاشق ساختن شخصیت فردی باشید که کارهایش را انجام می دهد.
تمرکز کردن روی نتایج، طبیعت ذاتی ماست. اما تمرکز کردن روی فرایندی که به آن نتیجه ختم میشود تغییرات واقعی را رقم میزند!
مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
1 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
واقعا عالی بود