چرا خواب مهم است
برای اینکه بدانیم چرا خواب مهم است ، اجازه دهید ابتدا با نظریهی استرس انباشته شده آشنا شویم:
تصور کنید که سلامتی و انرژی شما یک سطل آب است. در زندگی روزمرهتان، چیزهایی وجود دارند که با آنها سطلتان را پر میکنید. خواب یکی از اصلیترین این چیزهاست. موارد دیگری همچون تغذیه، مدیتیشن، تلاش و کوشش، خنده و غیره نیز وجود دارند.
همچنین نیروهایی هستند که آب موجود در سطلتان را خالی میکنند. اینها مواردی مانند، وزنهبرداری یا دویدن، استرس محل کار یا مدرسه، مشکلاتی در روابط، و یا شکلهای دیگر استرس و اظطراب هستند.
البته همهی نیروهایی که سطل شما را خالی می کنند همیشه منفی نیستند .برای داشتن یک زندگی پربار، مهم است که برخی چیزها از سطلتان سرریز کند و خارج شود. سخت تمرین کردن در باشگاه، در مدرسه یا اداره تان به شما این فرصت را می دهد که چیزی با ارزش تولید کنید. اما حتی موارد مثبت هم اگر خارج شوند آن ها هم خروجی محسوب شده و باعث کاهش انرژی می شوند.
این خروجی ها متراکم هستند.حتی نشت کردن یک قطره هم به مرور می تواند باعث از بین رفتن مقدار قابل توجهی آب شود.
سطلتان را پر نگاه دارید
اگر می خواهید سطلتان را پر نگاه دارید دو انتخاب دارید:
- سطلتان را دوباره منظمتر پر کنید. به این معنا که برای خواب و تجدید قوا زمان کافی بگذارید!
- اگر اجازه دهید استرس های زندگیتان سطل را خشک کنند، در صورتی که سطل خالی شود شما به سمت بیماری خواهید رفت. تجدید قوا قابل بحث نیست! شما می توانید زمانی برای استراحت و تجدید قوا در نظر بگیرید یا اینکه بعدها بیمار و آسیب دیده شوید. بهتر است که سطلتان را پر نگاه دارید!
شما به چه میزان خواب نیاز دارید ؟
بسیار خب، خواب مسئلهی مهمی است، اما در واقع به چه میزان خواب نیاز دارید؟ برای پاسخ به این سوال، ابتدا نگاهی به آزمایش جذابی که توسط محققان دانشگاه پنسیلوانیا و واشنگتن انجام گرفت میاندازیم:
محققان به بررسی ۴۸ زن و مرد سالم که در شبانه روز بطور میانگین ۷ یا ۸ ساعت میخوابیدند پرداختند. سپس آنها این جمع را به ۴ گروه تقسیم کردند. اولین گروه باید ۳ روز بدون خوابیدن بیدار میماندند. دومین گروه باید ۴ ساعت هر شب میخوابیدند. سومین گروه باید ۶ ساعت هرشب میخوابیدند. چهارمین گروه ۸ ساعت باید هر شب میخوابیدند.
در این سه گروه آخر – ۴ ، ۶ و ۸ ساعت خواب – دو هفته بصورت مداوم این الگوهای خواب را اجرا کردند. در این میان عملکردهای جسمانی و ذهنی شرکت کنندهها مورد بررسی قرار میگرفت.
اتفاقی که افتاد این بود…
در میان شرکت کنندگانی که الگوی ۸ ساعت خواب را در طول ۱۴ روز اجرا کردند، هیچگونه نشانهی بیماری مشخص، کاهش هوشیاری و یا کاهش مهارتهای حرکتی مشاهده نشد. در این بین، گروههایی که ۴ و ۶ ساعت الگوی خواب داشتند، هر روز با کاهش مهارتهای ذکر شده مواجه بودند. گروهی با الگوی ۴ ساعت خواب بدترین بودند و گروهی با الگوی خواب ۶ ساعت هم چندان وضع مناسبی نداشتند. آنها به دو نتیجهی خیلی مهم دست پیدا کردند:
اول: کمبود خواب یک موضوع کلی است.
به گفتهی محققان، کمبود خواب اثراتی عصبی و بیولوژیکی دارد که به مرور زمان به چشم میآید. بعد از یک هفته، ۲۵ درصد از افرادی که الگوی خواب ۶ ساعت در شبانه روز داشتند، در ساعات مشخصی از روز به خواب میرفتند. پس از دو هفته، همین گروه واکنشهایی داشتند که گویی دو روز پشت سرهم نخوابیده باشند. تکرار میکنم: اگر به مدت ۲ هفته در هر شبانه روز ۶ ساعت بخوابید، کاهش عملکردهای ذهنی و جسمانی شما مشابه با افرادی خواهد بود که به مدت ۴۸ ساعت اصلا نخوابیده اند!!
دوم: شرکت کنندهها خودشان متوجه کاهش عملکردها نمیشوند.
زمانی که شرکت کنندهها به خودشان امتیاز میدادند، باور داشتند که عملکردشان به مرور در طی روزها خیلی کم کاهش پیدا کرده است. در واقعیت، آنها هر روز بدتر میشدند. به عبارت دیگر، ما قادر نیستیم بر روی کاهش عملکردهای خودمان قضاوتی داشته باشیم حتی اگر خودمان در بطن ماجرا باشیم!
دیدگاهتان را بنویسید