برنامه ریزی مجدد ضمیر ناخودآگاه | آموزش قدم به قدم تغییر برنامه ریزی ذهن ناخودآگاه
قبل از اینکه سراغ آموزش برنامه ریزی مجدد ضمیر ناخودآگاه بریم، بذارین ببینیم چه لزومی داره این کارو یاد بگیریم؟!
ضمیر ناخودآگاه شما قدرت شگفت انگیزی تو کنترل زندگیتون داره. از نوع غذایی که میخورین گرفته تا سطح درآمد و واکنشتون نسبت به روابط و …
هر کاری که در طول روز و زندگیتون میکنین مستقیما برمیگرده به ذهن و الگوهایی که تو ذهنتون هست.
بخوام خلاصه بگم، ضمیر ناخودآگاه شما مثل آپشن پرواز اتوماتیک هواپیماست. از قبل برنامه ریزی شده که تو فلان شرایط چطور حرکت کنه و بعنوان اولین کار، چه حرکتی رو انجام بده.
ضمیر ناخودآگاه چیست
ضمیر ناخودآگاه اون بخش از ذهنه که زیر ذهن آگاه (هوشیار) هست. این نمودار رو ببینین.
همین الان دارین از ذهن هشیارتون استفاده میکنین و این متن رو میخونین. اما در پشت صحنه، ضمیر ناخودآگاهتونه که داره کار میکنه، اطلاعات رو جذب میکنه، و بر اساس الگوهایی که داره اونارو وارد زندگیتون میکنه و در عمل نشون میده!
این قسمت شگفت انگیز از ذهن از وقتی که نوزاد بودین شروع به رشد کرده.
هر تجربه ای که داشتین و دارین، ضمیر ناخودآگاهتون اطلاعات اونو مثل اسفنج جذبش میکنه! این اطلاعات و خاطرات هرگز از بین نمیرن!
وقتی جوونتر بودین، از اونجایی که الگوی خاصی تو ذهنتون شکل نگرفته بود، ذهنتون هیچ اطلاعاتی رو رد نمیکرد. تو دوران بچگی ذهن همه چی رو بعنوان حقیقت میپذیره!
اگه یه نگاه عمیقتری به دوران کودکیتون بندازین، خاطراتتون رو از پدر و مادرتون جویا بشین، خواهید دید که ریشه خیلی از مشکلاتون تو همون دوران هستن!
هر بار که کسی تو مدرسه یا خونه بهتون میگفت تنبل، احمق، بی ارزش، بی لیاقت، یا چنین چیزایی، ذهن شما اونارو بعنوان حقیقت میپذیرفت!
وقتی به سن ۷ ۸ سالگی میرسین، دیگه یه ساختار محکمی از باورها به وسیله تلوزیون، مدرسه، خونواده، دوستان، و کلا محیط در شما شکل گرفته.
این برنامه ریزی قدیمی ضمیر ناخودآگاه چطور روی الان شما تاثیر میذاره
حالا که دیگه بزرگ شدین، شاید فکر کنین که میتونین با چیزایی که تو بچگی شنیدین و دیدین کنار بیاین. حالا میدونین وقتی کسی بهتون میگه احمق، به احتمال زیاد حق با اون نیست! ;-)
اما موضوع به همین سادگی نیست!
فراموش نکنین که همه‌ی اون اطلاعاتی که تو بچگی ذهنتون گرفته، یه جایی زیر ضمیر آگاهتون نگهداری میشن.
شده تاحالا سعی کنین به یه هدفی برسین و شکست بخورین و هر بار خودتونو سرزنش کنین؟
چرا فکر میکنین شکست چیز بدیه؟ کی گفته اصلا تنها دلیل شکست خود شمایین؟ وقتی دارین خودتونو سرزنش میکنین که هیچ آگاهی ای به اینا ندارین! کاملا اتوماتیک دارین این کارو میکنین.
دلیلش برنامه ریزیای قدیمی ای هستن که تو ضمیر ناخودآگاهتون جا گرفتن و تو شرایط مربوط به اونا خودشونو نشون میدن.
البته این خبر خوبیه، چون
شما میتونین با دادن برنامه درست به ذهنتون به هرچیزی که بخواین برسین!
فرآیند برنامه ریزی هنوزم ادامه داره!
قبل از اینکه بدونیم برنامه ریزی مجدد ضمیر ناخودآگاه چطور انجام میشه، مهمه که بدونیم
برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاهتون تو همون سالهای اولیه تموم نشده؛
برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه شما تا همین امروز هم ادامه داره!
هر تجربه ای که دارین، یه پیامهای خاصی رو به ضمیر ناخودآگاهتون منتقل میکنه که دفعات بعدی رفتارهاتون رو مشخص کنه.
بذارین مثال بزنم:
اگه کسی که دوسش دارین هر بار ردتون کنه و تحقیرتون کنه چه پیام هایی به ذهنتون منتقل میشه؟
ضمیر ناخودآگاه شما که یه کارآگاه خیلی باهوشه، فورا میره تو خاطراتتون میگرده و اون روز رو پیدا میکنه که دوستای شما باهم جمع میشدن و شمارو دور میزدن و باهاتون بازی نمیکردن، و بعد اینارو به هم ربط میده و به این نتیجه میرسه که شما یه آدم نالایق و بی ارزشی هستین که هیشکی دلش نمیخواد باهاتون دوست بمونه!
حالا، موضوع جالب اینجاست:
اگه شما یه تجربه ای دارین که با باورهاتون همخوانی نداره، ضمیر ناخودآگاه شما میاد این تجربه رو طوری عوض میکنه که تو چارچوب اون باوره بگنجه و شما واقعیت زندگیتون رو اونطور میبینین!!
یعنی اگه شما باورتون این باشه که هیشکی دوستون نداره، حتی اگه همه دوستون داشته باشن هم کاملا تمرکز میکنین روی موارد کوچیکی که فرد سرش شلوغ بوده جوابتونو نداده یا خسته بوده توجهی بهتون نکرده و فقط اینارو میبینین و به این نتیجه میرسین که هیشکی – از جمله اون فرد خاص – شما رو دوست ندارن!!
یا یه مثال دیگه بزنم
بیاین فرض کنیم شما یه باوری تو ذهنتون دارین که میگه شما آدم جذابی نیستین. و یه آدم جذاب میخواد با شما دوست بشه.
اولین چیزی که به ذهنتون میاد اینه که طرف یا شوخیش گرفته یا میخواد مسخرتون کنه! باورتون نمیشه که این آدم جذاب با شما که ابدا جذاب نیستین بخواد رابطه ای داشته باشه.
زیر ذهن آگاهتون ( که داره واقعیت رو میبینیه و میبینه که یکی به شما ابراز علاقه کرده) ضمیر ناخودآگاهتون داد میزنه « امممکان نداره!! این آدم خیلی جذابتر از چیزیه که بخواد با من دوست بشه! یه جای کار میلنگه … »
اونوقت قبل از اینکه اون شما رو رد کنه، شما اونو رد میکنین. یا یه کارایی میکنین که گند بزنین تو این رابطه!
همین موضوع در رابطه با اهدافتونم اتفاق میوفته.
در نهایت به این نتیجه میرسین که شما کلا آدمی نیستین که بتونه موفق شه، و بنابراین شخصیت شکست خورده رو در خودتون تقویت میکنین و کارهایی که شما رو به شکست میرسونن رو بارها و بارها تکرار میکنین.
کمی فکر کنین و کلی شرایط دیگه رو خواهید یافت که ضمیر ناخودآگاه شما اجازه نمیده که موفق بشین.
آموزش برنامه ریزی مجدد ضمیر ناخودآگاه
روش های زیادی برای برنامه ریزی مجدد ضمیر ناخودآگاه وجود داره.
میتونین از همه‌ی استراتژیایی که میگم باهم استفاده کنین، یا یکی رو انتخاب کنین و با اون کار کنین.
یادتون باشه، هر روشی رو انتخاب کردین لازمه که براش وقت بذارین!
-
تاثیر محیط
تاحالا فکر کردین محیط چه تاثیری میتونه روی شما بذاره؟!
فراموش نکردین که ضمیر ناخودآگاه شما اطلاعات رو از محیط جذب میکنه؟
اگه محیط شما پر از انرژی و آدمای منفی ، تصور کنین که ناخودآگاهتون چه پیام هایی رو جذب خواهد کرد!
تا جایی که میتونین عوامل منفی محیط رو حذف کنین!
-
تجسم کردن
یکی از معروفترین روش های برنامه ریزی مجدد ضمیر ناخودآگاه استفاده از تجسم خلاق هست.
ضمیر ناخودآگاه به تصاویر، خوب جواب میده.
تو این ویدیو ۳ تا روش رسیدن به حالت آلفا رو توضیح دادم، که یکیش تجسم خلاقه. از روش هایی که اینجا گفتم برای تجسم خلاقتون استفاده کنین!
چندتا چیز که میتونین با این روش روشون کار کنین:
- داشتن روابطی که آرزوشو دارین
- داشتن شغل رویایی
- خرید خونه‌ی رویایی
- سپری کردن تعطیلات فوق العاده
- هر چیز دیگه ای که میخواین تو زندگی داشته باشین!
بذارین در طول تجسم خلاقتون احساسات عشق، شادی، شکرگزاری، و آرامش وارد روحتون بشن و واقعا لذت ببرین.
-
عبارات تاکیدی
عبارات تاکیدی یه روش دیگه برای برنامه ریزی مجدد ضمیر ناخودآگاه هستن.
اگه این موارد رو رعایت کنین عبارات خیلی بهتر جواب میدن:
- بصورت مثبت بنویسین و در زمان حال بنویسینشون. به جای اینکه بگین من موفق خواهم شد، بگین من موفق هستم.
- دقیق و موردی بنویسین. به جای اینکه بنویسین من موفق هستم، اول به خودتون تعریف کنین موفقیت شما در چیه؟ اگه ماشین بنز داشته باشین احساس موفقیت میکنین، بگین من یه بنز CLS مشکی دارم!
- حسش رو احساس کنین!
-
برنامه های تحریک مغزی
یه روش پر مخاطب دیگه برای برنامه ریزی مجدد ضمیر ناخودآگاه استفاده از برنامه های تحریک مغزیه.
این برنامه ها یه سری فایل های صوتی هستن که کافیه هدفون رو بذارین روی گوشتون و بهشون گوش بدین!
شبیه فیلمای تخیلی به نظر میاد، اما گزارشای زیادی که از دوستان گرفتیم نشون میدن که واقعیت داره. فقط با یه فایل صوتی که شبیه موسیقیه حالتون دگرگون میشه.
-
هیپنوتیزم
هیپنوتیزم یه روشیه که فرکانس امواج مغزی رو کاهش میده تا آگاهی رو به سمت بخشهای عمیقتر ذهن ببره و از اونجا مستقیما دست به تغییر بخشهای مورد نظر ضمیر ناخودآگاه بزنیم.
روشی که من پیشنهاد میکنم، فرآیند خود هیپنوتیزم هست. میتونین آموزش خود هیپنوتیزم رو اینجا بخونین.
از کجا بدونیم تلاش ما برای برنامه ریزی مجدد ضمیر ناخودآگاه جواب میده
یکی از سوالایی که تو زمینه برنامه ریزی مجدد ضمیر ناخودآگاه زیاد پرسیده میشه همینه.
نکته مهم اینه که فارغ از هر چیزی، باید به تلاش ادامه بدین و بدونین که این یه فرآیند زمان بر هست.
اما نشونه هاییم هستن که بهتون نشون میدن تلاشتون داره کار میکنه یا نه:
- احساس قدرت و اعتماد به نفس و شادمانی بیشتری میکنین.
- با چالش های زندگی راحت تر روبرو میشین.
- دیگه رویاهاتون خیلی دور از دسترس نیستن.
- احساس آرامش عمیقتری میکنین.
- موقعیت ها و شرایط جذابتری رو جذب خودتون میکنین.
به طور خلاصه،
خودتون خواهید فهمید کِی تغییرات دارن اعمال میشن. چون میفهمین که هم تو دنیای درونی هم تو دنیای بیرونیتون یه چیزایی دارن بهتر و بهتر میشن.
نتیجه غیر قابل انکاره!
حرف آخر
مهمه که برای برنامه ریزی مجدد ضمیر ناخودآگاه زمان بدین تا خوب جا بیوفته.
انتظار تغییرات یهویی رو نداشته باشین. تغییر یهویی هم ممکنه اتفاق بیوفته، اما اغلب این فرآیند زمان میبره!
پشتکار داشته باشین و به تلاش ادامه بدین. روشهایی که یاد گرفتین رو انجام بدین و تا به هدفتون نرسیدین دست نکشین.
به محض اینکه یه تغییرات مختصری رو دیدین، کلی انگیزه میگیرین و بیشتر تلاش میکنین.
اما تا زمانی که اون اتفاق بیوفته به تلاش ادامه بدین.
اگه نیاز به اطلاعات بیشتر و حمایت تو این مسیر دارین، ایمیلتون رو تو کادر پایین وارد کنین تا براتون آموزش‌های بیشتری تو این مورد بفرستم. :-)
مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
10 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
ممنون از راهنمایی های خوبتون مقاله ی خیلی خوبی بود
خیلی عالی و کاربردیه من عبارت تاکیدی رو قبلا استفاده کردم و نتیجه گرفتم فکر کنم وقتشه برم سراغ خود هیپنوتیزم …مرسی از شما که هستید و انقدر اطلاعات مفید رو رایگان در اختیارمون میزارید
سلام میشه راجب سابلیمینال های صوتی که اغلب هم راجب تغییر رنگ چشم هستند مطلب بزارید خیلی ممنون میشم
حتما! :-)
شاید این مقاله براتون مفید باشه!
لطفا برام مطالب بیشتری در خصوص تغییر در ناخودآگاه بفرستید
و اینکه تغییر این مسئله معمولا چقدر زمان بر هست ؟
این یه تغییر بزرگه! درواقع داریم چیزی که سالیان سال تو ذهن و ساختار نورونی مغزمون جا افتاده رو تغییر میدیم!
بنابراین به هیچ وجه نباید تو این فرآیند عجله کنیم.
روش هایی مثل تکرار کلام، تجسم خلاق، رفتار، تغییر محیط، هیپنوتیزم و سابلیمینال، و … میتونن تو این راه مفید باشن.
روش موثر خودتون رو باید پیدا کنین و باهاش تمرین کنین.
در مورد این موضوع مطالب بیشتری تو سایت خواهم نوشت…
عالی بود چند مقاله خونده بودم ولی این بهترین بود
خیلی خوب بود ،یه نکته که از همه چیز مهمتره و خودم باهاش کارهای مهمی انجام دادم اعتماد کردن به ضمیر پنهانه.
اگه بیشترین بازخورد رو از ضمیر پنهان میخواید باید بیشترین اعتماد رو بهش داشته باشید.
عالیه من خیلی احساس شادی و اعتماد به نفس میکنم وخیلی تغییر کردم. 🌹🌹🌹
عالی