کارهایی که لئوناردو داوینچی برای رفع تنبلی و به انجام رساندن کارها انجام میداد

اگه میخواین بدونین روش به انجام رساندن کارها چیه و چطور میشه کارهای بیشتری در طول روز انجام داد ، یکی از مرجع های خوب لئوناردو داوینچیه.

اون نقاشی های خیلی معروفی مثل مونا لیزا و شام آخر رو خلق کرده. دستنوشته هاش شامل فرمول اختراع پمپ هیدرولیک، لوله توپ، هلیکوپتر، و گلایدرهای دستی بوده. علاوه بر چیزای دیگه، اون یه متخصص آناتومی، مجسمه ساز، گیاه شناس، و موسیقی دان قهاری هم بوده.

داوینچی کاراشو به انجام میرسوند. درواقع، خیلی خیلی از کارها رو!

چطور تونست اینهمه کار رو به انجام برسونه؟

خب، اینجا ۶ اصلی که داوینچی برای به انجام رساندن کارها ازش استفاده میکرد رو براتون مینویسم.

روزی که خوب سپری شده باشد، خواب راحتی می آورد.

۱- انجام دادن.

 همیشه تحت تاثیر به سرعت انجام دادن کارها بودم. دانستن کافی نیست. اراده کردن کافی نیست. ما باید انجام بدیم.

خیلی وقته که متوجه شدم افرادی که دستاوردهای بزرگی دارن کسانی نیستند که بشینن و منتظر باشن تا یه اتفاق خوب بیوفته. اونا رفتن دنبال اتفاق ها و اونا رو به انجام رسوندن.

اگه میخواین یه چیزی به دست بیارین، باید کارها رو انجام بدین! اگه نتایج بزرگی میخواین، باید تلاش بزرگی هم بکنین.

اگه دنبال نتایج واقعی و پایداری تو زندگیتون هستین، بهتره بدونین که هیچ راهی واسه دور زدن عمل کردن وجود نداره.

اما خیلی راحت میتونین تو دام طرز فکری بیوفتین که مدام دنبال راه میانبر و جایگزین عمل گرایی باشین. فکر میکنین و فکر میکنین و هر از چند گاهی یه عملی هم میکنین.

یه چیزی که میتونه شما رو تو این طرز فکر مخرب نگه داره، اینه که ببینین که دیگران هم دارن همین کارو میکنن. و بنابراین این عادت شما که مدام و پیوسته تلاش نکنین، با دیدن رفتار دیگران تقویت میشه و یه چیز طبیعی و نرمال تلقی میشه براتون.

ترس از شکست، و اینکه اگه موفق بشین یا شکست بخورین بقیه چی میگن هم عوامل مهمی هستن.

اما برای بدست آوردن چیزی که میخواین، باید این چرخه رو بشکنین! نیاز دارین که کلی تلاش کنین. و اگه یه ایده‌آل گرای تنبل هستین – مثل کسی که من بودم – اونوقت جا برای تلاش خیلی زیاده!

یه نکته اساسی برای عمل گرایی اینه که هر وقت متوجه شدین کاری که باید بکنین رو نمیکنین، از این دو روش استفاده کنین:

• اشتیاقتون رو بیشتر کنین.
  یه راه برای انجام دادن این گزینه اینه که چیزای مثبت رو تو هر شرایط ببینین. شاید چیزای زیادی که اشتیاقتون رو بر انگیزن یکی دو تا بیشتر نباشن، اما همونا میتونن جرقه‌ی تغییر باشن.
  در این صورت هر شرایطی که توش باشین براتون ساده تر و قابل کنترل تر میشه.
  یه راه دیگه‌ش اینه که به کسایی گوش بدین که اشتیاقتون رو بیشتر کنن. برای من برایان تریسی گزینه خوبی بود. چون خاطرات زیادی از دوران نوجوونی با کتاباش داشتم. یا میتونین با افرادی که حس شور و شوق رو درونتون بیدار میکنن برین بیرون و یه دوری بزنین.
• هر طور شده کارتونو بکنین
  اگه فک میکنین نمیتونین حس شور و شوق و اشتیاقتون رو بیشتر کنین، فقط برین و کاری که باید بکنین رو انجام بدین. شاید دلتون نخواد اون کارو بکنین، اما بهتره هرطور شده انجامش بدین.
  و بعد از اینکه انجامش دادین، خوشحال خواهید شد ، چون الان دارین تکلیفتون رو به انجام میرسونین.
  و اینطوری احساس مفید بودن میکنین و شور و شوق درونتون بیشتر میشه و حس خوبی در مورد خودتون دارین.

۲- انجام بده. تجربه کن. درک کن.

اگه یه کارای کوچیکی بکنین، احتمالا نتایج رو بیش از حد مهم تلقی خواهید کرد. و در این صورت اشتباه یا شکست رو خیلی سنگین تصور میکنین.

شاید بخاطر اون اشتباه یه هفته خودتونو سرزنش کنین.

با این حال این هیچ کمکی به به انجام رساندن کارها و موفقیت شما نمیکنه.

هرچی یاد بگیرین که بیشتر عملگرا باشین، نتیجه ها خیلی رو حس و حالتون تاثیر نمیذارن. دیگه تو یه حس و حال شکست و غم فرو نمیرین. اینم میفهمین که دنیای اطرافتون خیلی فرقی نکرده.

متوجه میشین مردم واقعا انقدری که  شما تصور میکردین از شکست یا پیروزیتون متاثر میشن، اهمیتی به شما نمیدن!
اونا هم زندگی خودشونو دارن و سرشون به مسائل و نگرانیای خودشون گرمه.

بنابراین، یاد بگیرین که از شکست ها و اشتباه ها درس بگیرین. به جای این که شکست رو خیلی جدی تلقی کنین، اونو بعنوان یه تجربه ارزشمند ببینین.

پس با تمام وجود وارد زندگی شین. نترسین. تجربه کنین، چون فقط با تجربه کردنه که میتونیم چیزای ارزشمندی یاد بگیریم!

۳- پشتکار داشته باش.

خیلی راحت میشه با اشتیاق و انرژی زیاد از یه شاخه به شاخه‌ی دیگه پرید. اما این انرژی خیلی دووم نمیاره!

اونوقته که با کله میخوریم زمین. و این دقیقا همونجاست که نیاز داریم که بازم به حرکت ادامه بدیم.

اینکه هر چیزی رو امتحان کنیم و تا یه جایی تو هر حیطه ای پیش بریم – باعث میشه که نتونیم به چیزی که میخوایم برسیم! در واقع این کار، آفت به انجام رساندن کارها هست.

باید پشتکار داشته باشیم. و ثبات قدم داشته باشیم. اینطوری میتونیم خیلی کارها رو به انجام برسونیم. یکی از دلایلی که مردم به آرزوهاشون نمیرسن اینه که به قدر کافی براش تلاش نمیکنن!

یا تلاش میکنن، ول میکنن، دوباره تلاش میکنن، و رها میکنن.

تو بحث رشد فردی، پشتکار و ثابت قدم بودن چیزای باحالی نیستن. اما به طرز خیلی قدرتمندی کمکمون میکنن!

چون نتایجی که میخواین به دست بیارین احتمالا فردا یا هفته بعد به وجود نمیان! کمی زمان میبرن.. بهتر کردن زندگی اغلب متصله به این توانایی که از این شاخه به اون شاخه نپریم و دنبال روش های جادویی نگردیم.

خب، چطور میتونیم ثابت قدم باشیم؟

• آگاه بودن.
  تنها با آگاه بودن از کارایی که میکنیم و نمیکنیم، میتونیم نحوه تفکر و عمل کردنمون رو در طول روز عوض کنیم!
  کمی زمان میبره، اما کم کم یاد میگیرین که تو پرت‌گاه های وقت تلف کنیتون نیوفتین.
• چیدن برنامه‌ی روز
  غالبا اولین کاری که در روز انجام میدیم، کل ساختار روزمون رو تعیین میکنه. و روزهای ما، زندگی ما هستن!
  ما یه تمایل درونی داریم که دوس داریم کارهایی که در گذشته انجام میدادیم رو باز هم انجام بدیم.
  یه چیزی که میتونه برامون یه شروع خوب تلقی بشه، اینه که سخت ترین کار رو اول روز انجام بدیم!
  اگه روزمون رو اینطوری شروع کنیم، دیگه لازم نخواهد بود که بقیه روز فکرمون درگیر کارامون باشه.
  شروع کردن اینطوری روز، باعث میشه کل روز برامون آسونتر باشه و مقاومت درونی کمتری برای به انجام رسوندن کارهامون داشته باشیم.
  یه روش دیگه برای استفاده از این تکنیک اینه که اول روز ورزش کنیم. این کار باعث میشه از اول روز پر انرژی باشیم و بقیه روز رو هوشیار باشیم.

۴- از مشکلات رد شو یا دورشون بزن

موانع کلا حقه بازن. خیلی راحت میتونن انگیزه آدمو بگیرن. اما به ندرت انقدری که وانمود میکنن ترسناکن!

درواقع اگه شروع کنین به از بین بردنشون میبینین که خیلی راحت تر از چیزی بود که فکرشو میکردین. اغلب بزرگترین موانع همونایی هستن که تو ذهنمون داریمشون!

نه فقط تو بزرگتر کردن موانع بیرونی، که تو ساختن موانع درون ذهنمون هم همین قضیه صادقه. خیلی از موانع فقط تو ذهن ما وجود دارن!

پس حواستون باشه و تصوراتتون رو دوباره بررسی کنین. اینو در نظر بگیرین که شاید دارین اوضاع رو سخت تر از چیزی که واقعا هست میکنین.

با شیرجه زدن تو واقعیت و عمل کردن، درک درستی از شرایط و اوضاع بدست میاریم. اونوقت میتونیم ببینیم که موانع تو ذهنمون چطور بودن و تو دنیای واقعی چی هستن.

و میتونیم توسط یادگیری یا کنار اومدن یا روش های دیگه موانع رو دور بزنیم. و یا اینکه پشتکار داشته باشیم و موانع رو نابود کنیم!

بهتره به موانع و مشکلات اینطور نگاه کنیم که انگار دنیا داره ما رو برای هدفی که داریم امتحان میکنه و بهمون درس یاد میده.

هرگز مشکلات رو بعنوان یه چیز دائمی تصور نکنین!

۵- بدونین چه چیزی برای شما مهمتره

همیشه به قدر کافی زمان هست. ما در طول روز همونقدر زمان داریم که داوینچی داشت. اما موضوع اینه که بدونیم چه چیزی برای ما اهمیت داره. و بر اساس اون کارهامون رو انجام بدیم!

اینکه بدونیم چی میخوایم و راهی رو بریم که ما رو به اون برسونه، مقدم به همه‌ی تکنیکهای بالاست.

برای اینکه بتونیم کاری بکنیم، برای اینکه ثابت قدم باشیم و بتونیم موانع درونی و بیرونی رو در هم بکوبیم، باید بدونیم که چی میخوایم.

این بهمون انگیزه ای میده که باعث میشه راهمون رو ادامه بدیم.

دارم در مورد خواسته ای حرف میزنم که عمیقا نسبت بهش اشتیاق دارین! چیزی که برای شما  از همه چیز مهمتره. نه برای والدین، جامعه، معلمها و بقیه آدما.

چطور باید بفهمین که واقعا چی میخواین؟

به نظرم باید خیلی جدی بهش فکر کنین. اما نه فقط فکر، که بهتره نتایجی که بهشون میرسین رو امتحان کنین. یعنی دست به کار شین و عمل کنین.

از این انجام دادن ها و تجربه هاس که چیزای زیادی در مورد دنیا و خودتون یاد میگیرین.

تجربه، بهتون نشون میده که اون چیزی که واقعا تو ذهنتون بود همونیه که میخواستین یا نه.

با گذشت زمان، نقشه ای که از خودتون و زندگیتون داشتین واضح تر میشه. با انجام دادن ایده هاتونه که میفهمین چه کاری براتون جذابیت داره و میتونین تا آخر عمر به انجام دادنش ادامه بدین.

۶- برای به انجام رساندن کارها ، تمرکز کن.

باید بدونیم که چی برامون مهمه. علاوه بر این، باید روی این موضوع متمرکز بمونیم. باید مدام بهش تمرکز کنیم.

ماجرا فقط این نیست که کاملا تمرکز کنیم روی کاری که هر روز میکنیم. بلکه نکته اینه که طرز فکر و گرایشمون رو هم متمرکز نگه داریم.

مثلا گرایشمون رو مثبت، پر از شور و شوق، و قوی نگه داریم. گرایشمون رو متمرکز کنیم روی هر چیزی که ما رو به هدفمون میرسونه!

به جای افکار منفی و شک ها، سرزنش کردن خودمون یا دیگران، بهتره که روی چیزایی که نیاز داریم تمرکز کنیم.

البته واضحه که اگه یه مشکل جدی وجود داشته باشه، باید بررسیش کنیم و حلش کنیم!

اما خب، اغلب خیلی راحت میوفتیم تو تله‌ی تفکر منفی.

نهایتا سه تا تکنیک کاربردی رو معرفی میکنم که برای تمرکز کردن خودم مفید بودن.

• ورزش کردن.
  این یه نکته کلیدیه. ورزش منظم باعث تمرکز، مثبت نگری و پر انرژی شدن میشه.
  بهترین کار برای اینکه ورزش کردن رو تبدیل به یه عادت کنین اینه که چیزای مختلف رو امتحان کنین و ورزش مورد علاقتون رو پیدا کنین. اینطوری از ورزش کردن خسته نمیشین.
• فقط یه کار کنین.
  به جای اینکه چندین کار رو همزمان انجام بدین، تمرکز کنین روی انجام دادن فقط یک کار. اینطوری هم کارتون سریعتر تموم میشه و هم استرس کمتری میگیرین.
• در سکوت کار کنین
  تا حد ممکن چیزای مزاحم رو حذف کنین. گوشی رو سایلنت کنین. اینترنت رو قطع کنین. در اتاق رو ببندین.
  نگران نباشین، با انجام دادن اینا هیچی رو از دست نمیدین!

اگه این مقاله براتون مفید بود، با یکی از دوستاتون در موردش حرف بزنین و لینک مقاله رو براش بفرستین.

هر نظری پیشنهادی انتقادی چیزی داشتین هم همین پایین برام بنویسین :)