چگونه به ذهن خود آرامش دهیم : ۸ روش برای رهایی از پریشانی، و داشتن آرامش فکری
چگونه به ذهن خود آرامش دهیم ؟ این سوالیه که خیلی از دوستان میپرسن…
گاهی پیش میاد که استرس زیاد میشه و احساس فرسودگی یا غم یا خشم میکنیم و میخوایم جمع کنیم بریم خونه.
اما در عین حال میدونیم که باید یه جوری خودمونو آروم کنیم و دووم بیاریم.
همه مون تو یه همچین شرایطی بودیم…
بنابراین تو این پست میخوام راجب این موضوع حرف بزنیم: تو شرایط بحرانی، چگونه به ذهن خود آرامش دهیم .
۹ تکنیکی که بهم کمک کردن تو شرایط بحرانی آرامشمو حفظ کنم اینا هستن:
۱) فقط نفس بکش
این همیشه اولین قدم من بوده.
چندتا نفس عمیق بکشین و به هیچی فکر نکنین.
اگه فرصت و موقعیتش هست، توصیه میکنم بشینین و یکی دو دقیقه فقط نفس بکشین.
۲) به عواقبش فکر کن
اگه تو شرایطی هستین که یکی یه چیزی گفته و شما باید جوابی بدین، چندتا نفس عمیق بکشین و بعد به عواقب حرفی که میخواین بگین فکر کنین.
اگه حرفای سنگینی بگین دیگه نخواهید توانست اون کلمات رو برگردونین!
اگه پیامی گرفتین که باید بهش جواب بدین، بنابراین میتونین کمی فکر کنین و نفس بکشین. بهتره قبل از جواب دادن کمی آرامشتونو بدست بیارین.
۳) اگه یکی دیگه بود چه کار میکرد؟
یه راه دیگه برای آروم کردن ذهن و روانتون تو شرایط بحرانی اینه که یخورده از ذهنتون فاصله بگیرین.
با پرسیدن این سوال این کارو میتونین انجام بدین: اگه …. تو این شرایط بود چیکار میکرد؟
جای خالی کیه؟
- پدر یا مادرتون
- دوست باهوش و عاقلتون
- شخصیت مورد علاقتون
یکی رو از تو زندگیتون یا کتابا، فیلم ها یا غیره پیدا کنین. کسی که واقعا شخصیتشو میپسندین، و از خودتون بپرسین اگه اون تو این موقعیت بود چه کار میکرد؟
۴) همه چی رو ساده بگیرین
این جمله رو انقدر به خودم گفتم که آمارش دیگه دستم نیست: «همه چی رو تا حدی که ممکنه ساده بگیر»
این جمله رو همیشه تو ذهنم تکرار کردم تا همیشه ساده فکر کنم و راه حل های ساده پیدا کنم.
بیش از حد فکر کردن یه عامل مهم استرس هست و زمان و انرژی خیلی زیادی رو ازتون میگیره برای چیزایی که واقعا مهم نیستن!
روش من اینه که همراه با تنفس عمیق این توصیه رو به خودم یادآور میشم و سعی میکنم یه کار کوچیکی انجام بدم.
۵) به جای حدس زدن، بپرس!
ذهن خوانی کردن (یعنی اینکه حدس بزنین فلانی الان تو ذهنش چی میگذره) کلی استرس و اضطراب و فرسودگی روانی به وجود میاره. چون این کار تقریبا غیر ممکنه!
علاوه بر این، با این کار یه داستانی درست میکنین که خیلی بدتر از چیزیه که واقعا تو ذهن طرف میگذره!
بنابراین صحبت کنین و چیزی که میخواین بدونین رو بپرسین!
۶) یه ربع ساعت بخندین!
وقتی احساس میکنین زیر بار فشارها دارین له میشین و نمیتونین فکر کنین، این کار عجیب رو بکنین!
۵ تا ۱۵ دقیقه روی یه چیز خنده دار تمرکز کنین و بخندین.
همه چی رو رها کنین و چند دقیقه فقط بخندین.
خندیدن استرس و فشار رو نابود میکنه! این کار باعث میشه ذهنتون آرامش پیدا کنه.
میتونین با یه همکاری دوستی عضو خونواده ای کسی شوخی کنین و بخندین. یا یه کلیپ خنده دار از اینستاگرام پیدا کنین و بخندین.
بهتره از همین الان وقت بذارین و یکم کلیپای خنده دار جمع کنین تو گوشیتون که اینجور وقتا بتونین راحت ازشون استفاده کنین ;-)
بعد از خنده، برگردین و با یه ذهن آروم و سبُک موضوع رو حل کنین!
۷) کمک بخواه!
قرار نیس همیشه تو شرایط سخت تک و تنها باشین!
میتونین از یکی از دوستاتون کمک بخواین. خیلی از دوستای خوبتون میتونن کمکتون کنن.
شاید گاهی کسی برای کمک دست دراز نکنه، اما اگه یکی از دوستاتون به کمکتون بیاد، خواهید دید که موضوع چقدر سریع و راحت حل میشه.
دوستای خوب میتونن تو شرایط سخت خیلی کمک کننده باشن.
۸) اگه هیچ دوستی نبود، بهترین دوست خودت باش!
گاهی کسی نیست که کمکی برسونه. اینجور وقتا نباید اجازه بدین شرایط سخت لهتون کنه.
از خودتون بپرسین اگه بهترین دوست من یا پدر یا مادرم اینجا بود چی کار میکرد؟
بعد همون کارو خودتون بکنین!
اصلا کار سخت یا پیچیده ای نیست، امتحانش کنین.
حرف آخر
خب تو این مقاله یاد گرفتیم که چگونه به ذهن خود آرامش دهیم . میتونین فقط از یکی از روشها استفاده کنین یا مخلوطی از ۸ تا روشی که خوندین رو استفاده کنین.
خودتونو محدود نکنین و ببینین کدوم روش با شما بیشتر سازگاره و همون رو انجام بدین.
لبخند بزنین و موفق باشین :-)
3 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
سلام سعی می کنم لینک مقاله رو واسه دوستام بفرستم چون میدونم خیلی مفید و کمک کنندست و خیلیا بهش نیاز دارن
سلام مطلبتونو در مورد آروم کردن ذهن خوندم و آرامش گرفتم ازتون ممنونم گاهی وقتا تو زندگیم موقعیتهایی پیش میاد که دلم میخواد همه چیو ( خونه و زندگی و زن و بچه رو) بذارم برم یه جای دور جایی که هیشکی نباشه با خودم میگم مگه یه آدم چقد تحمل داره دیگه بریدم ولی هر جوری شده تحمل میکنم کارم شده فقط تحمل کارم پشت میز نشینیه که اصلا بهش علاقه ای ندارم ولی ۱۶ سال و خورده ای تحملش میکنم.یه سالی هم اومدم تو بورس شکر خدا بد نبوده و موفق بودم تا حالا ولی زیاد بهم فشار میاره نمیتونمم ازش دست بکشم چون واقعا بهش علاقه مندم کلی هزینه صرف اموزشش کردم رو حساب علاقه ام. خلاصه بعضی وقتا بد جوری قاطی میکنم تنها دلخوشیم تو زندگی زن و بچه ام هستن که فوق العاده دوسشون دارم ولی با بی حوصله گیام نا خواسته اذیتشون میکنم لطفا اگه راه کاری برای حال و روز من دارین ممنون میشه بهم ایمیل بدین و راهنماییم کنین …ارادتمند شما علیرضا
سلام علیرضا. خوبی؟ :-)
والا کاری که خودم کردم این بود که اومدم یه شهر کوچیک، و الانم دارم تلاش میکنم برم یه روستای تقریبا خالی از سکنه اونجا زندگی کنم! نیازی به اینهمه سر و صدا و شلوغی و آشفتگی شهری برای زندگی نیست واقعا…
اگه این کار برات مقدور نباشه، شروع کن به تمرین مراقبه! کتاب دعوت به تمرین ذن (نوشته ی آلبرت لو) رو بخون. برای شروع خوبه! ببین چقد باهات سازگاره؟ میتونی باهاش ادامه بدی؟
روش های زیاد دیگه ای هم هست.
بدترین گزینه اینه که تو همین حالت نارضایتی و ناشادی بمونی و به اصطلاح بسوزی و بسازی! تا جوونی و فرصتشو داری خودتو نجات بده ;-)