دیسیپلین ذهنی

👈 شنیدن پادکست این پست از کست باکس

👈 شنیدن پادکست این پست از تلگرام


متن پست:

پست امروز در مورد دیسیپلین ذهنی هست.

قراره تو این پست بدونیم دیسیپلین ذهنی یعنی چی، به چه دردمون میخوره، و چطور میتونیم این نوع دیسیپلین رو در خودمون پرورش بدیم.

پس بیاین ببینیم دیسیپلین ذهنی چی هست اصلا؟!

تعریفش اینه: توانایی کنترل توجه، احساسات و رفتار خودت، حتی زمانی که انگیزه نداری یا همه‌چی دوروبرت بهم ریخته‌.

یه مثال ملموس:

فرض کن ساعت ۵ صبحه. آلارم گوشیت زنگ می‌خوره. یه بخشی از ذهنت میگه: «اوفففف… یه امروزو بیخیال، بگیر بخواب». یه بخش دیگه‌ی ذهنت میگه: «اگه الان پاشی، می‌تونی خیلی از کاراتو تا ظهر انجام بدی و به برنامت وفادار بمونی!»

تو این کشمکش درونی، دیسیپلین ذهنی همون نیرویه که باعث می‌شه به‌جای دنبال کردن احساس لحظه‌ای، تصمیم مفیدتر رو انتخاب کنی.

همه مون بالاخره به این نقطه می‌رسیم که دیگه خیلی انگیزه نداریم. دیگه نمی‌دونیم از کجا شروع کنیم. ذهنمون پر از افکار متناقضه..

اینجور وقتا، داشتن دیسیپلین ذهنیه که نجاتمون میده.

حتما برا شمام پیش اومده که اینجوری بشی که سر یه موضوعی ندونی باید چیکار کنی..

انگار همش درگیری تو ذهنت..

یه طرف درگیری تویی با کلی فکر و ایده و آرزوهای بزرگ.

می‌خوای یه کاری برای خودت راه بندازی، درآمدتو بیشتر کنی، رشد کنی، سفر بری، رابطه‌های خوبی داشته باشی…

یه نسخه‌ی خیلی بهتر از زندگیت بسازی.

ولی طرف دیگه‌ی درگیری… یه صدای موذی و سمجه که میگه: «الان وقتش نیست»، «از فردا شروع کن»، «سخته»، «نمی‌تونی»، «فعلا ولش کن»، «تو این شرایط که نمیشه» و …

خیلیا تسلیم اون صدا موذیه میشن. و اصلا اولین قدم رو هم بر نمیدارن.

اما فرض کنیم شما یه جوری موفق میشی که کار رو شروع کنی. شروع کردن معمولا سخت‌ترین بخش ماجراس. شروع که کردی، هیجان داری. یه هفته میری جلو، ولی به محض اینکه سخت شد یا نتیجه‌ای تو این یه هفته ندیدی، موتورت خاموش میشه. فس میشی..

بعد تو می‌مونی و یه حس شکست..

دور و برتم که پر از نویزه.

شبکه‌های اجتماعی، هزار مدل حرف و نظر، آدمایی که می‌خوان تو رو با خودشون هم‌فرکانس کنن. صد جور مقایسه. دیدن همه‌ی آدمایی که زندگیای خوبی دارن و از تو بهترن و …

آخر شب که تنها می‌شی با خودت فکر میکنی:

«چرا من نمی‌تونم یه کار رو تا آخر ادامه بدم؟ چرا من نمیتونم کاریو به ثمر برسونم؟»

اینجا یه چیزیو باید بدونی..  این مشکل، فقط مشکل تو نیست.

این دردِ خیلی از آدمای باهوش و جاه طلبه.

ولی این قشر معمولا یه چیزی ندارن و دقیقا بخاطر همینه که نمیتونن کاری رو پیش ببرن:

یک ذهن رام‌ شده.

ذهن مثل یه اسب وحشیه. کلی انرژی داره، ولی هیچ هدف و جهتی نداره.

هر روز می‌کِشدت یه طرف. یه روز فلان ایده، یه روز فلان انگیزه. یه روز فلان آدم و …

با این ذهن شلوغ با این تصمیمات پراکنده، هیچ‌وقت به مقصد نمی‌رسی. اصلا نمیشه که!

حالا فرض کن یه ذهنی داشته باشی که بسیار محکم و استوار باشه.

انگار وسط طوفان که همه چی داره می‌لرزه و فرو می‌پاشه، تو آروم و مطمئن وایستادی.

نه اینکه بی‌احساس باشی، بلکه بخاطر اینکه می‌تونی احساساتت رو ببینی و کنترلشون کنی!

اینطور نیست که این آدما از همون اول قوی به دنیا بیان، این چیزیه که اکتسابیه! آدم یاد میگیره که چنین توانایی ای رو در خودش بسازه.

اینا حرفای شاعرانه نیستن!

این همون چیزیه که توی فلسفه‌ی شرقی بهش می‌گن: فودوشین، یا همون ذهن آرام و باثبات.

ولی چجوری باید بهش رسید؟

راهش پیچیده نیست، فقط تمرین می‌خواد.

بخوام مسیر کلیشو بگم اینجوریه:

🔹 قدم اول: ارباب ذهنت باش، نه نوکرش

به جا اینکه تو افکارت غرق بشی، تماشاشون کن! ذهن هر لحظه فکر و سناریو تولید میکنه. با داستان‌هایی که می‌سازه یه روز نگرانت میکنه. یه روز میترسوندت. خشمگینت میکنه. امیدوارت میکنه. خوشحالت میکنه غمگینت میکنه و …

اما تو افکارت نیستی. تو اون مشاهده کننده‌ای هستی که داره فکرها رو نگاه می‌کنه! تفاوت بزرگی بین اینا وجود داره!

هر روز چند دقیقه فقط بشین و ببین تو سرت چی می‌گذره. قضاوت نکن. برچسب نزن. فقط ببین.

اینطوری کم‌کم یاد می‌گیری اسیر هر فکری نشی. تبدیل می‌شی به کارگردان ذهنت، نه قربانیش.

🔹 قدم دوم: تمرکزتو تقویت کن

تمرکز یه عضله‌ست.

هر بار که حواست پرت می‌شه و برش می‌گردونی سر کار اصلی، داری این عضله رو قوی‌تر می‌کنی.

با درست کردن محیطت شروع کن. وقتی میخوای یه کاری کنی گوشی و بقیه چیزارو بذار کنار. یا اگه کارت با گوشی و لپتاپه، اینترنتو ببند، یا اگه کارت با اینترنته، اپلیکیشن‌هایی که حواستو پرت میکنن مثل اینستا یا یوتیوب رو بلاک کن تو تایم کاریت! اصلا فکرشم نکن که با وسوسه‌ی چک کردن اینا بجنگی.. اراده در مقابل این وسوسه‌ها خیلی ضعیفه معمولا! این پلتفرم‌ها طوری طراحی شدن که به شدت جذبت میکنن و زمان و انرژیتو میخورن!

تو این دنیای پر از هرج و مرج، اگه بتونی عمیق تمرکز کنی، به معنای واقعی کلمه یه ابرقدرت داری که کمتر کسی داره..! این روزا کمتر کسی می‌تونه تو حالت فلو کار کنه و چیزای متفاوت و ارزشمندی خلق کنه!

🔹 قدم سوم: چراغ راهت رو پیدا کن

چرا داری تلاش می‌کنی؟ هدفت پول بیشتره؟ یا حس زنده بودن؟ یا ساختن یه چیز واقعی؟ تاثیرگذاری؟ زنده نگه داشتن اسمت؟ یا چی..؟

وقتی چراغ راهت مشخص باشه، دیگه توی دو راهی‌ها نمی‌مونی.

زندگی پر از دردسرای پیش بینی نشده‌س! این دردسرا به راحتی می‌تونن هر کسی رو از روتینش پرت کنن بیرون.

داشتن فلسفه‌ی شخصی یا دلیل زندگیت چیزیه که ذهنتو در برابر وسوسه‌ها و اتفاقای پیش بینی نشده مقاوم می‌کنه.

این موضوع بسیار مهمه. اگه ما ندونیم چرا داریم کاری رو انجام میدیم، انقدری استمرار نخواهیم داشت تا ازش نتیجه بگیریم!

مهمه که معنای زندگیمون یا همون رسالت زندگیمون رو پیدا کنیم.

🔹 قدم چهارم: از سختی فرار نکن

خودت رو بنداز تو دل کارهایی که راحت نیستن.

دوش آب سرد. نه گفتن به وسوسه‌ها. ورزش کردن تو وقتایی که حوصلشو نداری. مدیتیشن کردن وقتی که میگی یه امروزو بیخیال. و چنین کارایی..

وقتی با اختیار و آگاهی خودتو وارد سختی میکنی، داری ذهنتو تربیت می‌کنی. داری شخصیتتو شکل میدی.

اعتماد به نفس، از عبور از سختی‌ها میاد، نه از دیدن ویدیوهای اینستا و یوتیوب و حرفای الهام بخش و پادکستای آدمای موفق و اینا..

یه کاری پیش روت هست که باید انجامش بدی. اگه انجامش بدی، یه مدرک به ناخودآگاهت میدی که تو آدم توانمند و ارزشمندی هستی! و اینجوری هم عزت نفستو تقویت می‌کنی هم اعتماد به نفستو. اما وقتی کار پیش روت یه کار سخته و مدام میری در موردش آموزش میبینی و صدتا ویدیو میبینی، داری از اصل کار فرار میکنی و خودتو قانع می‌کنی که داری کار مفیدی انجام میدی!

اینطور نیست. باید کار رو شروع کنی!

خب حالا این ذهنیت کجا به دردمون میخوره؟

جواب کوتاه: تو همه چیز زندگی! به معنای واقعی کلمه رو همه جنبه‌های زندگی تاثیرشو میذاره!

مثلا تو پول درآوردن:

وقتی تمرکز داشته باشی، می‌تونی یه مهارت رو تا آخرش یاد بگیری. دیگه دوره‌هاتو نصفه نیمه ول نکنی..

می‌تونی پروژه‌ای که قراره کلی پول ازش در بیاری رو بخاطر اینکه “حوصله‌ت سر رفت” یا “کسی تحویلت نگرفت” زمین نزاری!

می‌تونی با استراتژی کار کنی، نه با ترس و هیجان. تفاوت بین اینا خــــیلی بزرگه ها!

می‌تونی از دره‌ی ناامیدی در بیای و بری برسی به نتیجه. دره نا‌امیدی جاییه که خیلیا جا می‌زنن! انگار هرچی تلاش میکنی فایده‌ای نداره که هیچ، به ضررت هم هست! یه همچین حسیه دره‌ی نا امیدی. و چیزیه که تو مسیر رشد هست! برا همه اتفاق میوفته. وقتی ذهنت تو فودوشین استوار بشه تو دره‌ی ناامیدی که خیلیا کارو رها می‌کنن، تو تازه گرم می‌شی!

یا تو روابط:

وقتی با یکی هستی، حواست  کاملا به اونه، نه گوشی یا افکار دیگه. حضور واقعی داری!

موقع حرف زدن گوش میدی. واکنش نشون نمیدی،  آگاهانه جواب میدی. این همون چیزیه که نبودنش باعث مشاجره و بالا گرفتن بحث میشه. لازمه بتونیم بشنویم و درک کنیم و نظرمون رو بیان کنیم تا هر دو طرف به یه درک خوبی از شرایط و طرز فکر هم برسیم!

تو روابط گاهی چیزایی پیش میان که باعث میشن آدم عصبی بشه. داشتن ذهن با ثبات آستانه تحمل و پذیرشت رو خیلی بیشتر میکنه و در عمل میتونی خشمت رو کنترل کنی و آرامشتو حفظ کنی.

و اینطوری آدمای اطرافت بهت اعتماد می‌کنن.

چون می‌دونن تو شرایط بد هم کنارشونی. کسی نیستی که تو سختیا فرو بپاشی!

با این ذهنیت، دیگه دنبال تایید بقیه نیستی.

می‌دونی کی هستی، چی می‌خوای، چرا داری تلاش می‌کنی..!

یه انرژی خاصی ازت ساطع می‌شه. یه استقلال درونی که فوق العاده جذابه.

بدون این که بخوای و تلاشی برای این موضوع بکنی، آدم‌ها دوست دارن بهت احترام بذارن!

و این چیزیه که مستقیما روی عزت نفس و اعتماد به نفست تاثیر مثبت میذاره!

میشه ساعت‌ها در مورد این موضوع صحبت کرد..

اگه بخوام خلاصه‌ش کنم، اینو میگم:

چیزی که دنبالشیم «موفقیت» نیست، ثبات ذهنه. این اون چیزیه که بهمون موفقیت میده!

در اصل ما دنبال اینیم که بتونیم از این سردرگمی و هزارراهی ذهنی خلاص شیم.

یه بار بفهمیم چی می‌خوایم، و انقدر قوی باشیم که بتونیم پای اون خواسته وایستیم!

برای رسیدن به این ثبات، باید یه ذهن منظم، متمرکز و تزلزل‌ناپذیر بسازی.

نه ذهنی که با هر بادی بلرزه.

نه ذهنی که صبح انگیزه داشته باشه، شب دوباره ناامید شه.. باید دیسیپلین ذهنی داشته باشی.

هدف واقعی‌ای که ما رو به اون آزادی میرسونه اینه: ساختن یه ذهنی که بهت کمک کنه هر روز عمل کنی، حتی وقتی حسش نیست.

اینجوریه که میتونیم آرزوها و خواسته‌هامون رو به واقعیت بیاریم!

مشخصا مسیر آسونی نیست، اهمال کاری و لم دادن و ریلز دیدن و اینا به مراتب راحت ترن. ولی هر چیزی بهایی داره و بهای خواسته‌هامون هم همینه.

خبر خوب اینه که تمام این توانایی ها درون خودمون هست. وجود داره! فقط باید بیدارش کنیم.

مرسی که تا آخر این پست همراه شدین.

اگه این پست چیز مفیدی براتون داشت خوشحال میشم که لایکش کنین و با دوستاتون هم به اشتراک بذارین.

دم شما گرم

شاد باشین و متفاوت فکر کنین.

رضا.

اشتراک گذاری:

لطفا ایمیلتون رو وارد کنید
دانلود فایل